English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2934 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skips U بالا وپایین رفتن
teetered U بالا وپایین رفتن
teeter U بالا وپایین رفتن
teetering U بالا وپایین رفتن
skipped U بالا وپایین رفتن
skip U بالا وپایین رفتن
teeters U بالا وپایین رفتن
fluctuated U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuates U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuate U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
seesaw U بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
hods U بالا وپایین پریدن
hod U بالا وپایین پریدن
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
aspired U بالا رفتن
aspire U بالا رفتن
soar U بالا رفتن
upwards <adv.> U به بالا [رفتن]
aspires U بالا رفتن
aspiring U بالا رفتن
soared U بالا رفتن
Mts U بالا رفتن
Mt U بالا رفتن
ascendance U بالا رفتن
soars U بالا رفتن
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
fire raising U بالا رفتن اتش
upwell U بطرف بالا رفتن
fire-raising U بالا رفتن اتش
climable U قابل بالا رفتن
ascendible U قابل بالا رفتن از
ascendable U قابل بالا رفتن از
casual uplift U بالا رفتن موقتی
pole climbing U از تیر بالا رفتن
bump U بالا و پایین رفتن
remounts U دوباره بالا رفتن
remounting U دوباره بالا رفتن
remounted U دوباره بالا رفتن
remount U دوباره بالا رفتن
to increase [to, by] U بالا رفتن [به مقدار]
sewsaw U بالا و پائین رفتن
upward motion U حرکت رو به بالا
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
to swirl up U بطور چرخش بالا رفتن
heaving U بالا و پایین رفتن ناو
climbs U بالا رفتن از کوه یادرخت
to whirl up U بطور چرخش بالا رفتن
climbed U بالا رفتن از کوه یادرخت
swaying U بالا و پایین رفتن ناو
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
climb U بالا رفتن از کوه یادرخت
have money to burn <idiom> U پول از پارو بالا رفتن
upswing U حرکت به سوی بالا
fluctuating U حرکت به بالا و پایین
fluctuated U حرکت به بالا و پایین
fluctuates U حرکت به بالا و پایین
upthrust U حرکت بطرف بالا
shift upward U حرکت به سمت بالا
fluctuation U حرکت به بالا و پایین
fluctuate U حرکت به بالا و پایین
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
capillarity U خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
fluctuable U مستعد بالا و پائین رفتن مواج
upstroke U حرکت قلم بطرف بالا
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
sinuating U حرکت کردن به طور قیقاجی قیقاج رفتن
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
jitter U خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
upwash U حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
pillaring U بالا رفتن ستون دود به طورسریع تنوره کشیدن دود
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
scroll U متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scrolls U متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
foremast U دگل جلو وپایین کشتی
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع
forepeak U مخزن جلو وپایین کشتی
underclass U طبقه پست وپایین اجتماع
subclass U طبقه پست وپایین اجتماع
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
centaurs U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaur U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
ground swell U امواج
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tidal waves U امواج جزرومدی
reverberation U برگشت امواج
gravity waves U امواج ثقلی
radio waves U امواج رادیویی
oscilloscope U اشکارسازی امواج
brain waves U امواج مغزی
interference U تداخل امواج
reverberations U برگشت امواج
gravitational waves U امواج جاذبه
gravitational waves U امواج گرانشی
incoherent waves U امواج همدوس
crashing waves U امواج خروشان
ground waves U امواج زمینی
spoondrift U ترشح امواج
pulsed U امواج ضربانی
pulse U امواج ضربانی
wander wave U امواج سیار
emission U انتشار امواج
transient wave U امواج سیار
thermal waves U امواج گرمایی
the waves of the sea U امواج دریا
tosser U دستخوش امواج
emissions U انتشار امواج
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
sky wave U امواج اسمانی
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
hertzian waves U امواج هرتز
pulsing U ضربان امواج
attenuation U افت قدرت امواج
wave front U جبهه امواج رادیویی
wave band U دسته امواج رادیو
reverberations U برگشت دادن امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
reverberation U برگشت دادن امواج
echoed U برگشت امواج رادار
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
pulsing U پرتاب امواج انرژی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
hertzian wave U امواج هرتز hertz
bleeding U باند تداخل امواج
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
tidal wave U امواج جذر و مدی
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
echoing U برگشت امواج رادار
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
echoes U برگشت امواج رادار
echo U برگشت امواج رادار
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
Recent search history Forum search
1لطفا بیاین دنبالمون
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2interfereometry
1اصطلاح برای با خط یازده چی هست؟
1Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com